Видео на персидском языке (начальный уровень). Урок 29

خیلی گرسنه ام. شاید یک ساندویچ بخرم یا شاید به رستوران بروم. شاید به خانه برگردم و چیزی برایِ خودم درست کنم. شاید هم به خانۀ مادرم بروم و در آنجا غذا بخورم. دست پختِ مادرم خیلی خوشمزه است.

 

شما وقتی گرسنه اید چه کار می کنید؟ کدام یک از کارهایِ بالا را انجام می دهید؟ نمی دانید؟

 

شاید باور نکنید امّا نادر هیچ کدام از این کار ها را نمی کند. او در روستایی نزدیکِ دریایِ خزر زندگی می کند. نادر برایِ غذا پول نمی دهد بلکه آن را در طبیعت پیدا می کند. به نظرِ او در اطراف ما پر از غذایِ سالم و رایگان است.

 

نادر نویسنده و معلّم است. افرادِ زیادی به کلاس هایش می روند و او به آنها یاد می دهد که چطور غذاهایِ موجود در طبیعت مثل قارچ، میوه و سبزی را پیدا کنند و از آنها سوپ یا سالاد درست کنند.

 

نادر کمتر گوشت می خورد امّا فقط گیاه خوار نیست. برایِ مثال، از رودخانه ماهی می گیرد یا گاهی شکار می کند و با گوشتِ آنها غذاهایِ خوشمزه درست می کند. دستورِ خوراک هایِ او در کتاب و وبسایتش موجود است. البته خوراک هایش کمی غیرِ معمول و متفاوت به نظر می رسند امّا مطمئناً سالم، تازه و مجانی هستند.

 

هنوز گرسنه ام. شاید به کنارِ رودخانه بروم تا ماهی بگیرم و آن را همانجا کباب کنم و بخورم.

 

Дополнительный диалог №1            

 

 دا:      خیلی گرسنمه. نهار کجا بریم؟

آرش:   یه رستوران تو این خیابونه.

ندا:     غذاش چطوره؟

آرش:   خیلی خوشمزه اس.

ندا:      تو چی می خوری؟

آرش:   ماهیش خیلی تازه اس.

ندا:      امّا من گیاه خوارم.

آرش:   شاید پیتزای سبزیجات داشته باشه.

ندا:      خوبه. پس پیتزا می خورم.

 

Дополнительный диалог №2

 

 مریم:  می آی آخر هفته بریم کوه؟

نیک:    آره، من طبیعتُ خیلی دوست دارم.

مریم:  قلّاب ماهی گیری داری؟

نیک:    آره، چطور مگه؟

مریم:  اونجا یه رودخونه داره. شاید بریم ماهی گیری.

نیک:    باشه می آرم.

مریم:  پدرم همونجا ماهی کباب می کنه.

نیک:    مامانِ منم برامون سالاد درست می کنه.