Видео на персидском языке (средний уровень). Урок 44

 

میرزا تقی خان فراهانی (امیر کبیر) بیش از دویست سال پیش در یکی از روستاهای شهر اراک در ایران به دنیا آمد. پدرش آشپز مخصوص وزیر دربار قاجار، قائم مقام بود. او در کودکی به پدر خود کمک می کرد و غذای فرزندان وزیر را برایشان به مدرسه می برد. تقی هر روز پشت در کلاس می ایستاد تا درس تمام شود. روزی مانند همیشه پشتِ درِ کلاس منتظر ایستاده بود که وزیر دربار برای پرسیدن وضع درس فرزندانش به آنجا آمد. او سؤالی پرسید که بچّه ها پاسخش را نمی دانستند. فوراً تقی وارد کلاس شد و جواب سؤال را به طور کامل داد. همه تعجّب کرده بودند زیرا فکر می کردند که او بی سواد است.

قائم مقام با تعجّب پرسید: "این مطالب را از کجا یاد گرفته ای؟"

تقی گفت" از پشت در."

پس از آن، به خاطر هوش بالایش اجازه یافت تا همراه بقیّۀ بچّه ها در کلاس شرکت کند و درس بخواند. بدین ترتیب او در دربار قاجار بزرگ شد.

 

او اوّلین مأموریتِ سیاسی خود را در ۲۲ سالگی انجام داد و در این مأموریت منشی یک هیأت دیپلماتیک شد. این هیأت برای عذرخواهی در مورد قتلِ یک دیپلمات روس در ایران به روسیه رفت. بدین ترتیب او وارد سیاست شد و در حالی که بیشتر در شهر تبریز زندگی می کرد، چندین مأموریت سیاسی انجام داد. وقتی میرزا تقی ۴۰ ساله بود شاه ایران در تهران فوت کرد و ناصرالدّین میرزا فرزند شاه که ولیعهد بود در تبریز زندگی می کرد.

میرزا تقی خان مأمور شد مقدّماتِ حرکتِ شاهِ جدید، ناصرالدّین شاهِ قاجار، را به تهران فراهم کند. او از یک تاجرِ تبریزی سی هزار تومان قرض کرد و همراهِ شاه و گروهی از سربازان به سوی تهران حرکت کرد. آنها پس از شش هفته به تهران رسیدند و شاه به تختِ سلطنت نشست. به خاطرِ لیاقتِ میرزا تقی در امور سیاسی و رهبریِ سپاه، ناصرالدّین شاه در همان شبِ سلطنت او را به عالی ترین مقام و منصبِ کشوری یعنی صدراعظمی منصوب کرد و از آن زمان او را امیر کبیر نامیدند. در واقع، امیر کبیر شخصِ اوّلِ مملکت و مسئولِ امورِ کشوری و لشگری شد.

او ۳ سال و ۳ ماه صدراعظمِ ایران بود و در این مدّتِ کم ارتباطاتِ خارجیِ ایران را بهبود بخشید و در لندن و سنت پترزبورگ سفارتخانۀ دائمی ایجاد کرد. امیر کبیر مدرسۀ دارالفنون را که به نوعی اوّلین دانشگاهِ ایران بود تاسیس کرد، دوّمین روزنامۀ فارسی زبانِ ایران تا آن زمان یعنی "وقایعِ اتّفاقیّه" را منتشر کرد و وضعیّتِ مالی و خزانۀ کشور،  پست و ارتش را اصلاح کرد. امیر کبیر خدماتِ بزرگی برای ایران انجام داد، امّا متأسّفانه عدّه ای که منافع خود را در حالِ نابودی می دیدند، علیه او توطئه کردند. ابتدا شاه او را از صدارت عزل و سپس به کاشان تبعید کرد. بعد از کمتر از دو ماه اطرافیانِ شاه حکمِ قتلِ امیرکبیر را از شاه گرفتند و او را در حمّامِ فینِ کاشان به قتل رساندند.

ایرانیان، هیچگاه فداکاری ها و کارهای مهمّ امیر کبیر را فراموش نمی کنند.

:Диалог  №1

مریم:     کدوم سیاستمدار ایرانی رُ بیشتر دوست داری؟

بهمن:  امیر کبیر.

مریم:     چرا امیر کبیر؟

بهمن:  خوب خدمات زیادی برای ایران کرده.

مریم:     الان روابط خارجی ایران چطوره؟

بهمن:  بد نیست، امّا باید روابطمون رُ با همۀ کشورا بهتر کنیم.

مریم:     به نظرم با این کار وضعیّت اقتصادی، ارتش و آموزش بهتر می شه.

بهمن:  موافقم. فکر می کنم به زودی شعبۀ یه دانشگاه اروپایی تو ایران تأسیس بشه.